علوم غَریبه (=علوم خَفیّه) چیست؟
علوم غریبه از دانشهای سرّی، اسرارآمیز، پنهان و دور از دسترس عموم مردم است، به خاطر همین پنهان و سرّی بودن است که به آن علوم خَفیّه (occult sciences) هم میگویند. معادل خارجی آن یعنی occult sciences هم همین معنی پنهانی بودن و سرّی بودن را میرساند. به دیگر سخن علوم غریبه عبارت است از دانشهای سری و پنهان که به وسیله آن از اسرار و امور پنهان آگاهی بهدست میآید و یا تصرفات غیرعادی و شگفت انجام میشود. علوم خفیه عموماً از حیطه دین و علم خارج است و شامل پدیدههایی از جمله عرفان، معنویت و جادو میشود. همچنین میتواند به ایدههای ماوراء طبیعی مانند ادراک فراحسی و فراروانشناسی اشاره کند. ادوارد تیلور، انسانشناس در کتاب فرهنگ بدوی خود در سال ۱۸۷۱ از اصطلاح «علم غیبی» (که معادل دیگری برای علوم غریبه است) به عنوان مترادف جادو استفاده کرد.
ظهور علوم غریبه و منشا آن
منشا علوم غریبه مرموز و نامشخص است، اینکه اولین بار چه کسی یا چه نیروهایی این اسرار را به انسانهای باستان آموزش داده است بهدرستی معلوم نیست. اکثر قبایل بدوی و باستانی با برخی از شاخههای این علوم آشنایی داشتهاند. آثار فراوانی از تمدنهای باستانی بابِل، یونان، زرتشتیان و ایرانیان، مصریان و حتی دوران جاهلیت اعراب باقی مانده است. در یونان بلیناس (آپولونیوس)، هرمس و فیثاغورس از حکیمان مشهور این علوم بودهاند. آثار و کتابهای تمدنهای باستانی ذکر شده کمکم به زبان عربی ترجمه شد و مسلمانان با این علوم آشنا شدند. اواخر قرن اول قمری، با حمایت مالی حاکمان دولتهای اسلامی برخی از نویسندگان مسیحی کتابهای هرمسی را در کیمیا و تنجیم از یونانی و قبطی به عربی ترجمه کردند. در قرنهای بعد با نهضت ترجمه، کتابهای بسیاری درباره علوم غریبه به عربی برگردانده شدند و بازار این علوم در نزد مسلمانان رونق پیدا کرد تا در دوران تیموریان، ایلخانیان و صفویه به اوج خود رسید. این روزگار برخی شاخههای آن مانند هیپنوتیزم به صورت علمی در محافل دانشگاهی آموزش داده میشود.
شاخههای علوم خفیه کدام است؟
از جمله شاخههای علوم غریبه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- برخی شاخهها که امروزه در دانشگاهها به صورت علمی تدریس میشوند مانند:
- هیپنوتیزم: نوعی خواب مصنوعی است که برای ورود به عمق ناخودآگاه توسط خود شخص یا دیگران انجام میگیرد.
- مانهتیزم: نوعی نیروی طبیعی در موجودات و مغناطیس شخصی است که مثل یک نوع جاذبه و یا میدان تشعشع فکری عمل میکند.
- سِحر یا جادو: انجام هر نوع آیین یا عمل یا داشتن اعتقادی که باعث تغییر و دستکاری در نیروهای طبیعی یا ماورا الطبیعه شود.
- رَمل
- طلسمات
- تَنجیم یا پیشگویی با ستارهها (احکام نجوم)
- تسخیر
- احضار ارواح
- غیببینی و دورآگاهی
- خواص اسماءالله
- علم حروف
- علم اعداد
- علم اَوفاق
- جَفر (جفر صغیر و جفر کبیر)
- اُسطُرلاب
- قیافهشناسی
- کفبینی
- مَلاحِم
- خواص الاشیاء
- خافیه
- تفأل
- استخاره
- طَیره
- اَکتاف
- چشمزدن
- وَهم و دَم
- شُعبدهبازی (این مورد امروزه بیشتر شامل تکنیکها و ترفندهای زیرکانه است تا امور جادویی و ماورایی)
- و سپس پنج علم یونانی شامل: کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا
این پنج علم اخیر را علوم خَمسه مُحتَجِبه یا پنج علم پنهان (پنجگانه پوشیده) میگفتند که به گفته شیخ بهایی برخی از حکما کتابی مفصل درباره این پنج دانش با عنوان اختصاری ( کلّه سِر) تألیف کرده که اشاره به این علوم پنجگانه است.{ بنابر ادعای شیخ بهایی این کتاب را درسال ۹۵۷هجری قمری در هرات دیده و آن را یکی از بهترین کتابهای نوشته شده در این موضوع دانسته است.} که هر حرفى به ترتیب زیر اشاره به یکی از خَمسه مُحتَجِبه دارد:
ک = کیمیا کوشش در دگرش (تبدیل) کانی ها و فلزات، بوسیله آن میتوان قوای اجرام معدنی بعضی را به بعض دیگر تبدیل کرد، علم اکسیر که پایه علم شیمی امروزی است، درباره تبدیل عناصر به یکدیگر بخصوص نقره و طلا بکار برده میشد.
ل = لیمیا کیفیّت تمزیج قوای فاعله عالیه با مفعوله سافله تا فعل غریب از آن حادث گردد، تبدیل قوای فاعل به مفعول یا بالعکس، علم طلسمات یعنی ترکیب نیروهای معنوی و زمینی برای انجام دادن کارهای شگفتانگیز است، در طلسم از طریق برخی ابزار و وسایل مادی(عناصر عالم پایین) نیروهای ماورائی جهت انجام کارها به خدمت گرفته میشوند.
ه = هیمیا احوال ستارگان و حیوانات یا ترکیب قوای عالم بالا با عناصر عالم پایین، علم تسخیرات یعنی تسخیر اجرام آسمانی از طریق ارتباط و تاثیر بر نیروهای آسمانی، ارواح و جن است.
س = سیمیا ترکیب نیروهای روانی و جسمانی است، راز و رمز اعداد دیدن و تصرف موجودات تخیلی، علم خیالات یعنی شامل تاثیر اراده و نیروهای قوی بر تخیلات و ذهن افراد است.
ر = ریمیا استفاده از قوای مادی در انجام امور خارقالعاده است. معرفت قوای جواهر ارضیّه و مزاج آنها در یکدیگر تا از آنها قوّتی حاصل شود که از آن قوّه فعل غریب صدور یابد. علم تردستی یا علم شعبدات، یعنی انواع شعبده، تردستی، چشمبندی و …
فرق علوم غریبه با دانش های دیگر
دانش در قدیم به دو دسته کلی تقسیم میشد: علوم جَلیّه (آشکار) و علوم خَفیّه (پنهان)
در قدیم علوم جَلیّه، به طب و منطق و هندسه و غیره مربوط بود، قوانین مشخصی داشت و در کتابها نوشته و در مکاتب تدریس میشد، تحصیل و کسب علوم جَلیّه به طور عادی و معمولی برای همه ممکن بود و هر شخصی آزادانه میتوانست بهآن دست یابد. معادل دیگری که میتوان برای علوم جلیه در نظر گرفت علوم طبیعی(=علوم متعارف) است. علوم طبیعی، علومیاند که با ساز و کارهایی متعارف، از مقدمات معلوم به نتایج مطلوب میرسند، مانند فیزیک، ریاضی، جامعهشناسی، زبانشناسی و دیگر علوم متعارف. این علوم را همچنین بدین دلیل علوم طبیعی و متعارف مینامیدند که بشر در زندگانی جاری و طبیعی خود با این علوم سر و کار دارد. ولی علوم خفیه ـ که علوم غریبه نیز نامیده میشوند ـ به نیروهای مافوق طبیعت میپردازد و اسرار آن در نزد عالمانش پنهان میماند.
در واقع در علوم غریبه با بهرهگیری از سازوکارها و قواعد و فرمولهای رازآمیز و نامتعارف که اسرارشان نزد صاحبان این علوم مخفی بود، از مقدمات معلوم به نتایج مطلوب میرسیدند. این دسته از علوم را علوم غریبه یا خفیه مینامیدند و فراگیری علوم خفیه اصول و مناسک پنهانی و درونی نیاز دارد مثلا باید ریاضتها کشید و مجاهدت کرد زیرا که با عالم های درون و جهان های ماورا و پدیدههای خارق العاده سروکار دارد. از نظر دانشمندان علوم طبیعی و علوم آکادمیک ادعاهایی که در علوم غریبه مطرح میشود عموماً مردود است و قابل اعتماد نیست زیرا علوم امروزی بیشتر در مسیر تجربه گرائی جهت رسیدن به حقایق هستند، البته این به معنی باطل بودن علوم غریبه و امور ماورائی نیست، بلکه میتواند به خاطر نسبی و ناقص بودن علوم امروزی باشد زیرا تا به این لحظه هیچکدام از علوم طبیعی و متعارف دلیل محکمی بر وجود یا عدم وجود امور ماورائی ارائه ندادهاند. اشتغال به شاخههای مختلف علوم غریبه از دورانهای باستان تاکنون درمیان اقوام مختلف جهان وجود داشته و دامنه و گسترهی آن بسیار فراگیر بوده است. سبب غریب و خفی بودن این علوم، مقدمات و مواد اطلاعاتی آنها نبوده، بلکه فرمول ها و ساز و کار استخراج نتایج بوده که نامتعارف و غریب و خفیه بودند، مثال علم جفر و علم اعداد: ابزار آن مقداری عدد و حروف میباشد که آشکار و قابل فهم است، اما روشهای استخراج نتایج غریب است و برای عموم قابل درک نیست.
آیا آموزش علوم غریبه جایز است؟
در اصل علوم غریبه برای استفادههای منفی و یا آواره کردن و سرگردان نمودن کسی به وجود نیآمده است؛ علوم غریبه همانند راهی برای رسیدن به خداوند و قرب الهی است، از این توانمندیها برای خدمت به خلق و یا در انجام کارهای خیر و مثبت میتوان بهره گرفت. علیرغم تمام پیشرفتهای علمی، هنوز افراد زیادی برای حل مشکلات خود به این روشها روی میآورند، هرچند که گاهی از طرف افراد سودجو مورد سوء استفاده قرار میگیرند. افزایش آگاهی عمومی از علوم غریبه و نحوه انجام آن و مطالعه کتابهای اینچنین سبب میشود تا از سوء استفاده برخی افراد فرصت طلب جلوگیری شود، همچنین باید یادآوری کرد که یگانه قدرت مؤثر در عالم خداوند قادر مطلق میباشد.
انجام امور خارقالعاده معمولاً از طریق علوم غریبه صورت میگیرد. از بسیاری از این علوم خارقالعاده میتوان بدون ضرر و زیان به دیگران، سطح زندگی مادی و معنوی خود را ارتقا بدهید، مثلا شخص فقیر و ناتوانی با استفاده از این علوم میتواند رزق و روزی خود را زیاد کند اما نه از راه نادرست و خلاف قوانین الهی، بلکه از راه صحیح، مثلا اگر شما به مراحلی از پیشرفت برسید و علم کیمیا را بدانید میتوانید فلزات کم ارزش مثل مس را به طلا تبدیل کنید، این وسط شما از دانش و تجربه خود استفاده کرده و ضرری برای خلقالله و یا طبیعت و جانوران نداشتهاید. به مرور زمان میتوانید به دیگران هم کمک کنید و یا در راه خدا و برای انسان و طبیعت کارهای خداپسندانه انجام دهید.
قطع به یقین میدانید در روزگار گذشته اثری از روانشناس و متخصص و روانپزشک نبود، افراد خاصی که از علوم مخفی با خبر بودند به معالجه مشکلات روحی و روانی و یا دیوانهها و مجنونین(منظور افراد جنزده) میپرداختند، مثلا بوسیله احضار اجنه و یا با استفاده از رمل و جفر به آن شخص کمک میکردند مثلا میگفتند: این شخص را فلان نیرو یا فلان جن به خاطر فلان عمل مورد آزار و اذیت قرار میدهد و یا اگر شخص غیبدان تشخیص میداد که فرد دچار جنزدگی شده و ممکن است بمیرد، ابتدا اسم جن را بدست میآورد سپس با انجام اعمالی خاص و نوشتن طلسم و قسمنامه و دادن دستوراتی منطقی آن جن را از فرد جنزده دور میکرد. جالب است بدانید هنوز هم افراد جنزده در گوشه و کنار دنیا وجود دارند و تجهیزات پیشرفته پزشکی و روانشناسان و روانپزشکان متخصص و خبره قادر به نجات آنها نیستند، اما استادان محلی با روشهای سنتی و باستانی علوم غریبه معمولا فرد را بعد از مراحلی نجات میدهند.
صرف فراگیری علوم غریبه بدون اشکال و به کار بستن آن در صورت مفسده نداشتن و مصداق سحر نبودن، جایز است و چنانچه مصداق سحر باشد یا مفسده ای بر آن مترتب گردد، حرام خواهد بود. برخی، غیب گویی به گونه جزمی و حتمی با استفاده از علوم غریبه را حرام دانسته اند؛ چنان که مراجعه به کسانی که مدّعی علم غیب از راه علوم غریبهاند، برای کشف امور پنهان، همچون گمشده و دزد جایز نیست.
احکام یادگیری علوم غریبه به نقل از ویکی فقه
از نظر اسلام یادگرفتن علوم غریبه (علوم مخفی) ، آنجا که برای راهنمایی و کمک به انسانها و تشخیص حق از باطل باشد، اشکالی ندارد; مثلا یادگرفتن این علوم برای بیان راه حق یا مبارزه با افرادی که این علوم را آموخته و از آن سواستفاده میکنند و مشغول شیادی هستند یا باعث آسیب و ضرر و زیان دیگراناند، اشکال ندارد; ولی اگر کسی برای استفادههای نامشروع بخواهد این علوم را یاد بگیرد، مخالف دستور اسلام است و جایز نمیباشد. در مورد بقیه دینها و آیینها نیز احتمالا همین دستورات را دارند.